شفق عشق مامان و بابا

  شفق شش ماه کلاس خاله سوگند هر هفته تکالیف مخصوص به خودش دارد کلاس کیک بوکسینگ رفته و کمربند قرمز گرفته و مدرک از فدراسیون برایت فرستاده اند ...

شفق عزیزم   امسال وارد مرحله جدیدی از زندگی شده ای کلاس خاله سوگند رفتی که خیلی منتظر بودی و کم کم داری به قول خودت سواد دار می شوی مامانی موفق باشی  ...

شفق عزیزم در تابستان سال 90 در مهدکودک کلاس موسیقی- شطرنج - آشپزی- کاراته - ژیمناستیک می رفتی برای اولین بار که آشپزی کرده بودی خیلی خوشحال بودی دسر شکلات و بسکویت درست کردی و کلی ذوق داشتی که به تنهایی این کار کرده بودی دخترم  تابستان که تمام بشود به پیش دبستانی میروی موفق باشی عزیزم   ...

شفق عزیزم   از کلاس خاله فهیمه فارغ التحصیل و وارد مقطع پیش دبستانی شدی دختر عزیزم برنامه ات بسیار زیبا بود حرکات ژییمناستیک - تک خوانی زبان و شعرهای زیبایت و ... دخترم همیشه موفق باشی   ...

امروز چهارشنبه اول تیر ماه است  و روز ای است که کلاس بندی شده و جابجا می شوید مامانی قرار است کلاسهای تابستانی در مهدکودکتان تشکیل شود و تو را ثبت نام کنم دختر تابستان خوبی داشته باشی     ...

شفق عزیزم سال دوم مهدکودکی برای اولین بار در زندگیت روپوش و شلوار سرمه اای با پیراهن زرد پوشیدی معلومه بزرگ شده ای مامانی کم کم به پایان سال تحضیلی ١٣٨٩-١٣٩٠ نزدیک می شوی جشن پایان سال تحصلیت ٢٥ خرداد است .شفق عزیزم امسال به پیش دبستانی می روی.   ...

شفق عزیزم اولین روزی که به مهد رفتی خیلی خوشحال بودی ولی من خیلی گریه کردم چون تا قبل آن روز در خانه پیش مادربزرگها و پدربزرگهایت بودی ولی کمکم توانستم قبول کنم که بزرگ شده ای اسم مربیت در سال اول مهدکودک کودک خاله ثمانه بود او تو را خیلی دوست داشت  ...

یک روز از مهدکودک آمدی گفتم چی شده دیدم مربیت میگه شفق اشتباها مداد تو گوششش کرده شانس آوردیم فهمیدیم وگرنه اتفاق ناجوری می افتاد بردمت دکتر گفت اتفاقی نیافتاده ولی چند روز تو گوشت نباید آب برود دخترم خیلی دوست دارم حواست به خودت باشه) ...

...